محل تبلیغات شما
خب انگار ناف منو با دفاتر پیشخوان بریدن خودمم دنبالش نباشم برام پیدا میکنن خخخ چند روزی بود بخاطر ماجرای رحیمی با زینب حرف نمیزدم که خودش پیش قدم شد و خبر ی دفتر پیشخوان رو دادکه نیرومیخواد و خودش میخواسته بره و نشده حالا اگه من خواستم برم و شرایطش رو برام گفت اولش وقتی فهمیدم کل حقوقش ۴۰۰ خورد تو ذوقم اما خب ساعت کاریش کمتره و مهم اینکه به موقع میدن الان ۳ روزه مشغول به کار شدم واسه همون قسمت بیمه محیط خوبی داره ارامش و نظم بهتری نسبت به دفتر قبلی داره اما استرس کاریش بیشتره چون همه کاراگردن خودمه و این دقت کارم رو کم میکنه یجورایی اقای میم و مامان بابا بخاطر حقوق شرایطش دوست نداشتن من برم البته حق دارن نگرانن باز ناراحتی پیش نیاد اما میخوام باز مثل ماجرای دفتر که خودم تمومش کردم این کارو هم شروع کنم

پاییز دوست داشتنی من

زندگی روی مدار تکرار

بازگشت غرورافرین:)

رو ,خونه ,زندگی ,هم ,دفتر ,باز ,زندگی روی ,الان که ,زندگیم الان ,که دارم ,دارم مینویسم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها